آخرین مطالب
امکانات وب
ما را در سایت ..زیر چتر خدا.. دنبال می کنید
برچسب : ببینید, نویسنده : بازدید : 244
ما را در سایت ..زیر چتر خدا.. دنبال می کنید
برچسب : جالب, نویسنده : بازدید : 237
گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن گفتم به نام نامیت هر دم بنازم گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم گفتم که دیدار تو باشد آرزویم گفتا که در کوی عمل کن جستجویم گفتم به جان مادرت من را دعا کن گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن گفتم که شام تا دلها را سحر کن گفتا دعا همواره با اشک بصر کن گفتم که از هجران رویت بی قرارم گفتا که روز وصل را در انتظارم ..زیر چتر خدا.....ما را در سایت ..زیر چتر خدا.. دنبال می کنید
برچسب : مهدی, نویسنده : بازدید : 242
هـیچ داری از دل مـــهــــدی خبــــر ؟ گریه های هر شـــبش را تا سحـــر ؟ او که اربــــاب تـــــــمام عــــالم است مــن بــمیرم سر به زانوی غـــم است شیعیان مهدی غریب و بی کس است جان مــولا مـــعصیت دیگر بس است شیعیان ! بس نیست غفلت هایمان ؟ غــــــربت و تنهایــــــی مولایمان ؟ ما عـبید وعــبد دنیا گشته ایــــــــــم غافل از مهدی زهرا گشته ایــــــــــم من که دارم ادعای شیعگــــــــــی پ ..زیر چتر خدا.....ادامه مطلب
ما را در سایت ..زیر چتر خدا.. دنبال می کنید
برچسب : بخوان, نویسنده : بازدید : 249
دختر هوسبازی بود
کارش شده بود دلبری کردن از این و اون
تا اینکه یه روز دلش پیش صادق گیر کرد
صادق بر خلاف فتانه پسر متین و سر به زیری بود
اما زیبایی و جذابیتش باعث شده بود فتانه یه دل نه ، صد دل عاشقش بشه
فتانه مدام سعی می کرد با قرار گرفتن سر راه صادق ازش دلبری کنه
اما صادق بیدی نبود که با این بادها بلرزه
تا اینکه بالاخره...........
تا اینکه بالاخره صبر فتانه تموم شد و توی یه جای خلوت جلوی صادق رو ..زیر چتر خدا.....ما را در سایت ..زیر چتر خدا.. دنبال می کنید
برچسب : اهلش,نیستم,خانوممزاحم,نشید, نویسنده : بازدید : 248
هم آنقدر که زن را باید فهمید مرد را هم باید درک کرد ﻫم آﻧﻘﺪﺭ ﮐﻪ ﺯﻥ "ﺑﻮﺩﻥ" ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ... ﻣﺮﺩ ﻫﻢ "ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ" ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ... هم آنقدر که باید قربان صدقه ی رویِ ماه بی آرایش زن رفت باید فدای خستگی های مرد هم شد هم آنقدر که باید بی حوصلگی های زن را طاقت آورد کلافگی های مرد را باید فهمید ... ..زیر چتر خدا.....ما را در سایت ..زیر چتر خدا.. دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : بازدید : 246
فرشته ای که میتوانی مادر صدایش کنی: كودكی كه آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید: می گویند كه فردا مرا به زمین می فرستی اما من به این كوچكی و ناتوانی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟؟ خداوند پاسخ داد: از میان فرشتگان بی شمارم یكی را برای تو در نظر گرفته ام. او در انتظار توست و حامی و مراقب تو خواهد بود. كودك همچنان مردد ادامه داد ..زیر چتر خدا.....ادامه مطلب
ما را در سایت ..زیر چتر خدا.. دنبال می کنید
برچسب : مادرم, نویسنده : بازدید : 238
یه پسربچه کلاس اولی به معلمش میگه: خانوم معلم من باید برم کلاس سوم معلمش با تعجب میپرسه برای چی ؟ اونم میگه: آخه خواهر من کلاس سومه اما من از اون بیشتر میدونم و باهوش ترم توی زنگ تفریح م;علمه به مدیر مدرسه موضوع رو میگه اونم خوشش میاد میگه بچه رو بیار تو دفتر من چند تا تست ازش بگیریم ببینیم چی میگه ؟ معلمه زنگ بعد پسره رو میبره تو دفتر بعد خانوم مدیره شروع میکنه به سوال کردن خوب پسرم بگو ببینم ..زیر چتر خدا.....ادامه مطلب
ما را در سایت ..زیر چتر خدا.. دنبال می کنید
برچسب : خداااااااااااااااااااااااا, نویسنده : بازدید : 278
آرشیو مطالب
لینک دوستان
- دانلود فیلم
- دانلود آهنگ جدید
- شیائومی
- آرشیو مطالب
- بازار اجتماعی رایج
- خرید لایسنس نود 32
- بیت کوین
- کلینیک بتن ایران
- خرید گوشی
- خرید بانه
- خرید بک لینک
- ارز دیجیتال
- کلاه کاسکت
- تعمیر کرکره برقی
- دانلود فیلم ایرانی
- دانلود آهنگ های معین
- تعبیر خواب
- لیزر موهای زائد
- هاست ایمیل
- مشاوره
- لوله مانیسمان + قیمت
- شارژ
- داروخانه اینترنتی شیبا طب